فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 217
مسلمانان مرا وقتي دلي بود ، که با وي گفتمي گر مشکلي بود به گردابي چو مي افتادم از غم ، به تدبيرش اميد ساحلي بود دلي همدرد و ياري مصلحت بين ، که استظهار هر اهل دلي بود ز من ضايع شد اندر کوي جانان ، چه دامنگير يا رب منزلي بود هنر بي عيب حرمان نيست ليکن ، ز من محرومتر کي سائلي بود بر اين جان پريشان رحمت آريد ، که وقتي کارداني کاملي بود مرا تا عشق تعليم سخن کرد ، حديثم نکته هر محفلي بود
مگو ديگر که حافظ نکته دان است
،
که ما ديديم و محکم جاهلي بود
تعبیر:
تنهایی و غم و اندوه را می توانی به شادی تبدیل کنی. با همنشینی با دوستان خوب می توانی راه تازه ای پیش پای خود قرار دهی. عشق و محبت را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 164
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد ، عالم پير دگرباره جوان خواهد شد ارغوان جام عقيقي به سمن خواهد داد ، چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد اين تطاول که کشيد از غم هجران بلبل ، تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگير ، مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد اي دل ار عشرت امروز به فردا فکني ، مايه نقد بقا را که ضمان خواهد شد ماه شعبان منه از دست قدح کاين خورشيد ، از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد گل عزيز است غنيمت شمريدش صحبت ، که به باغ آمد از اين راه و از آن خواهد شد مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود ، چند گويي که چنين رفت و چنان خواهد شد
حافظ از بهر تو آمد سوي اقليم وجود
،
قدمي نه به وداعش که روان خواهد شد
تعبیر:
زندگی تو رو به خوشی و شادمانی می رود. آرزوهایت براورده می شود. رنج ها و ناراحتی ها با صبر و شکیبایی، به شادی و سرور تبدیل می شود. از شکست برای خود تجربه اندوزی کن. سعی کن که دوباره اشتباهات گذشته را تکرار نکنی.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 461
کتبت قصه شوقي و مدمعي باکي ، بيا که بي تو به جان آمدم ز غمناکي بسا که گفته ام از شوق با دو ديده خود ، ايا منازل سلمي فاين سلماک عجيب واقعه اي و غريب حادثه اي ، انا اصطبرت قتيلا و قاتلي شاکي که را رسد که کند عيب دامن پاکت ، که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکي ز خاک پاي تو داد آب روي لاله و گل ، چو کلک صنع رقم زد به آبي و خاکي صبا عبيرفشان گشت ساقيا برخيز ، و هات شمسه کرم مطيب زاکي دع التکاسل تغنم فقد جري مثل ، که زاد راهروان چستي است و چالاکي اثر نماند ز من بي شمايلت آري ، اري موثر محياي من محياک
ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند
،
که همچو صنع خدايي وراي ادراکي
تعبیر:
تهمتی به شما زده اند که به زودی دست بدخواهان رو م یشود. حادثه ای بسیار عجیب اتفاق می افتد که همه چیز را عوض می کند و به آنچه که هدفتان هست می رسید به شرط آنکه زرنگ باشید.کسی به دیدارتان می آید و غم رهایتان می کند.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 402
نکته اي دلکش بگويم خال آن مه رو ببين ، عقل و جان را بسته زنجير آن گيسو ببين عيب دل کردم که وحشي وضع و هرجايي مباش ، گفت چشم شيرگير و غنج آن آهو ببين حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست ، جان صد صاحب دل آن جا بسته يک مو ببين عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند ، اي ملامتگو خدا را رو مبين آن رو ببين زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد ، با هواداران ره رو حيله هندو ببين اين که من در جست و جوي او ز خود فارغ شدم ، کس نديده ست و نبيند مثلش از هر سو ببين حافظ ار در گوشه محراب مي نالد رواست ، اي نصيحتگو خدا را آن خم ابرو ببين
از مراد شاه منصور اي فلک سر برمتاب
،
تيزي شمشير بنگر قوت بازو ببين
تعبیر:
به اهداف و افکار پراکنده ی خود سر و سامان بده و هر لحظه، تغییر عقیده نده. با دوستان مشورت کن تا بتوانی بهتر تصمیم بگیری. دو دل نباش. در هر کار اول فکر کن و جوانب کار را بسنج تا به مقصود و آرزوی خود برسی.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 206
پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود ، مهرورزي تو با ما شهره آفاق بود ياد باد آن صحبت شب ها که با نوشين لبان ، بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود پيش از اين کاين سقف سبز و طاق مينا برکشند ، منظر چشم مرا ابروي جانان طاق بود از دم صبح ازل تا آخر شام ابد ، دوستي و مهر بر يک عهد و يک ميثاق بود سايه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ، ما به او محتاج بوديم او به ما مشتاق بود حسن مه رويان مجلس گر چه دل مي برد و دين ، بحث ما در لطف طبع و خوبي اخلاق بود بر در شاهم گدايي نکته اي در کار کرد ، گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود رشته تسبيح اگر بگسست معذورم بدار ، دستم اندر دامن ساقي سيمين ساق بود در شب قدر ار صبوحي کرده ام عيبم مکن ، سرخوش آمد يار و جامي بر کنار طاق بود
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
،
دفتر نسرين و گل را زينت اوراق بود
تعبیر:
دوستی نسبت به تو بی مهر شده است. سعی کن ریشه ی اختلاف را بشناسی و چشم او را با حقیقت آشنا سازی. کمی از غرور خود کم کن تا بهتر بتوانی چاره اندیشی کنی. در راه عشق صابر و پر حوصله باش و به هرچه پیش آید راضی باش.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 187
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند ، نياز نيم شبي دفع صد بلا بکند عتاب يار پري چهره عاشقانه بکش ، که يک کرشمه تلافي صد جفا بکند ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند ، هر آن که خدمت جام جهان نما بکند طبيب عشق مسيحادم است و مشفق ليک ، چو درد در تو نبيند که را دوا بکند تو با خداي خود انداز کار و دل خوش دار ، که رحم اگر نکند مدعي خدا بکند ز بخت خفته ملولم بود که بيداري ، به وقت فاتحه صبح يک دعا بکند
بسوخت حافظ و بويي به زلف يار نبرد
،
مگر دلالت اين دولتش صبا بکند
تعبیر:
با امید به خدا کارهایت آسان و هموار می شود. بهتر است که ناامید نباشی. اراده ی خود را محکم کن. به امید کمک دیگران ننشین و فریب ریاکاران را نخور. عقل خود را به کار گیر.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 14
گفتم اي سلطان خوبان رحم کن بر اين غريب ، گفت در دنبال دل ره گم کند مسکين غريب گفتمش مگذر زماني گفت معذورم بدار ، خانه پروردي چه تاب آرد غم چندين غريب خفته بر سنجاب شاهي نازنيني را چه غم ، گر ز خار و خاره سازد بستر و بالين غريب اي که در زنجير زلفت جاي چندين آشناست ، خوش فتاد آن خال مشکين بر رخ رنگين غريب مي نمايد عکس مي در رنگ روي مه وشت ، همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرين غريب بس غريب افتاده است آن مور خط گرد رخت ، گر چه نبود در نگارستان خط مشکين غريب گفتم اي شام غريبان طره شبرنگ تو ، در سحرگاهان حذر کن چون بنالد اين غريب
گفت حافظ آشنايان در مقام حيرتند
،
دور نبود گر نشيند خسته و مسکين غريب
تعبیر:
در غم و اندوه به سر می بری و انتظار کمک و یاری داری. با مشورت دیگران می توانی به آرزوی خود برسی. باز هم لطف خداوند به یاری تو خواهد آمد.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 141
ديدي اي دل که غم عشق دگربار چه کرد ، چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازي انگيخت ، آه از آن مست که با مردم هشيار چه کرد اشک من رنگ شفق يافت ز بي مهري يار ، طالع بي شفقت بين که در اين کار چه کرد برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر ، وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد ساقيا جام مي ام ده که نگارنده غيب ، نيست معلوم که در پرده اسرار چه کرد آن که پرنقش زد اين دايره مينايي ، کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
،
يار ديرينه ببينيد که با يار چه کرد
تعبیر:
اگر در کاری که در پیش گرفته ای موفق نشدی، نا امید نباش. سرنوشت هر کس را خداوند رقم می زند. هرچه پیش آید خیر است. با اتکای به خداوند تحمل همه ی مصائب و مشکلات آسانتر می شود. خداوند با صابرین است.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 112
آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرين داد ، صبر و آرام تواند به من مسکين داد وان که گيسوي تو را رسم تطاول آموخت ، هم تواند کرمش داد من غمگين داد من همان روز ز فرهاد طمع ببريدم ، که عنان دل شيدا به لب شيرين داد گنج زر گر نبود کنج قناعت باقيست ، آن که آن داد به شاهان به گدايان اين داد خوش عروسيست جهان از ره صورت ليکن ، هر که پيوست بدو عمر خودش کاوين داد بعد از اين دست من و دامن سرو و لب جوي ، خاصه اکنون که صبا مژده فروردين داد
در کف غصه دوران دل حافظ خون شد
،
از فراق رخت اي خواجه قوام الدين داد
تعبیر:
صبر و شکیبایی و توکل به خداوند راه گشای تو است. به آنچه که داری قناعت کن تا رنج بیهوده نبری. لطف و کرم خداوند با قناعتگران است. مال و ثروت دنیا ناپایدار و فانی است.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 414
گلبن عيش مي دمد ساقي گلعذار کو ، باد بهار مي وزد باده خوشگوار کو هر گل نو ز گلرخي ياد همي کند ولي ، گوش سخن شنو کجا ديده اعتبار کو مجلس بزم عيش را غاليه مراد نيست ، اي دم صبح خوش نفس نافه زلف يار کو حسن فروشي گلم نيست تحمل اي صبا ، دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو شمع سحرگهي اگر لاف ز عارض تو زد ، خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو گفت مگر ز لعل من بوسه نداري آرزو ، مردم از اين هوس ولي قدرت و اختيار کو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است
،
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو
تعبیر:
راه پیشرفت و ترقی برای تو باز است. فقط باید جرأت داشته باشی و اراده ای محکم. بهتر است به پند و اندرز بزرگان و دوستان گوش فرا دهی. به امید خدا، به آرزوی خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 475
گفتند خلايق که تويي يوسف ثاني ، چون نيک بديدم به حقيقت به از آني شيرينتر از آني به شکرخنده که گويم ، اي خسرو خوبان که تو شيرين زماني تشبيه دهانت نتوان کرد به غنچه ، هرگز نبود غنچه بدين تنگ دهاني صد بار بگفتي که دهم زان دهنت کام ، چون سوسن آزاده چرا جمله زباني گويي بدهم کامت و جانت بستانم ، ترسم ندهي کامم و جانم بستاني چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند ، بيمار که ديده ست بدين سخت کماني
چون اشک بيندازيش از ديده مردم
،
آن را که دمي از نظر خويش براني
تعبیر:
بخت و اقبال مساعد همراه تو است. به زودی به کام و آرزوی خود می رسی. با کمی تلاش می توانی آرزوهای خود را تحقق بخشی. در روزگار خوشی و سرور، خودبین و خودپسند نباش و به دیگران نیز بیندیش. خداوند را شاکر و سپاسگزار باش و قدر نعمت های او را بدان.
فال حافظ روزانه جمعه 5 بهمن 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 189
طاير دولت اگر باز گذاري بکند ، يار بازآيد و با وصل قراري بکند ديده را دستگه در و گهر گر چه نماند ، بخورد خوني و تدبير نثاري بکند دوش گفتم بکند لعل لبش چاره من ، هاتف غيب ندا داد که آري بکند کس نيارد بر او دم زند از قصه ما ، مگرش باد صبا گوش گذاري بکند داده ام باز نظر را به تذروي پرواز ، بازخواند مگرش نقش و شکاري بکند شهر خاليست ز عشاق بود کز طرفي ، مردي از خويش برون آيد و کاري بکند کو کريمي که ز بزم طربش غمزده اي ، جرعه اي درکشد و دفع خماري بکند يا وفا يا خبر وصل تو يا مرگ رقيب ، بود آيا که فلک زين دو سه کاري بکند
حافظا گر نروي از در او هم روزي
،
گذري بر سرت از گوشه کناري بکند
تعبیر:
به آرزوی خود خواهی رسید فقط کمی همت و اراده می خواهد. صبر و استقامت را از یاد نبر. در انتظار دیدار دوستی به سر می بری. به زودی او را خواهی دید.